جاده میان‌گذر دریاچه ارومیه چه نقشی در خشک‌کردن آن داشت؟ مهدی زارع*
جاده میان‌گذر دریاچه ارومیه چه نقشی در خشک‌کردن آن داشت؟ مهدی زارع*

جاده میان‌گذر دریاچه ارومیه چه نقشی در خشک‌کردن آن داشت؟ مهدی زارع*

این جاده با تقسیم فیزیکی دریاچه به دو زیرحوضه مجزا، هیدرولوژی آن را اساساً تغییر داد و تاب‌آوری طبیعی آن را از بین برد. این تقسیم فیزیکی، اثرات سایر عوامل استرس‌زای مهم‌تر—در درجه اول استخراج بیش‌ازحد آب برای کشاورزی و سدسازی رودخانه‌های تغذیه‌کننده—را تشدید کرد. نتیجه، فروپاشی نامتناسب و سریع حوضه جنوبی بود که به نوبه خود کل سیستم را با سرعت بیشتری بی‌ثبات کرد.احداث پل میان‌گذر دریاچه ارومیه به سال ۱۳۵۸ و اولین سال پس از انقلاب برمی‌گردد. خاکریز اولیه تا سال ۱۳۶۷ به طول ۱۱ کیلومتر از طرف ارومیه و ۳ کیلومتر از طرف تبریز در وسط دریاچه خاک‌ریزی شد و حدود ۲ کیلومتر وسط این دو، خاک‌ریزی نشد. در سال ۱۳۷۹ با انجام مطالعات کارشناسی (؟) و تصویب آن و صدور مجوز مربوطه، مجدداً اجرای این پروژه کلید خورد. مشخص نیست که چگونه ملاحظات محیط‌زیستی در همین سال ۱۳۷۹ نادیده گرفته شد؟ ساخت پل میان‌گذر دریاچه ارومیه در سال ۸۱ آغاز و سال ۸۷ یک باند از این پروژه به‌صورت رفت‌وبرگشت با حضور محمود احمدی‌نژاد، رئیس‌جمهور وقت، افتتاح شد.گذرگاه شهید کلانتری، به طول ۱۵ کیلومتر با ۱٫۲ تا ۱٫۵ کیلومتر پل، به‌عنوان یک کریدور حمل‌ونقل اصلی ساخته شد که استان‌های آذربایجان شرقی و غربی را به هم متصل کند. وجود فیزیکی آن عملاً دریاچه را به دو توده آبی مجزا و نیمه‌ ایزوله تقسیم کرد. این تقسیم‌بندی یک تغییر اساسی در هیدرولوژی دریاچه ایجاد کرد. مانع فیزیکی گذرگاه، اختلاط طبیعی و گردش آب و نمک بین دو زیرحوضه را به‌شدت محدود کرد. این اختلال منجر به سه پیامد اصلی و پایدار شد:۱. عدم تعادل قابل‌توجه شوری ایجاد شد. بخش جنوبی دریاچه محل ریختن اکثر شاخه‌های اصلی آب شیرین است. آب نمک آن با گذشت زمان شورتر شد. در مقابل، بخش شمالی که بارندگی کمتری دریافت می‌کند و تبخیر کمی بیشتری را تجربه می‌کند، به‌طور فزاینده‌ای بیش‌ازحد شور شد و برای دریافت هرگونه آب از جنوب، به تبادل محدود از طریق گذرگاه متکی بود. این امر باعث ایجاد یک گرادیان شوری قابل‌توجه در سراسر دریاچه شد، به‌طوری‌که شوری بخش شمالی تا سال ۱۳۸۲ به بیش از ۲۸۰ قسمت در هزار (ppt) رسید، در حالی‌که بخش جنوبی ۲۵۰ ppt بود. شوری ppt بر حسب قسمت در هزار، واحدی برای بیان غلظت نمک‌های محلول در آب است، که معمولاً مقدار گرم نمک در هر کیلوگرم آب دریاست. به‌عنوان مثال، شوری متوسط اقیانوس ۳۵ ppt است؛ یعنی در هر ۱ کیلوگرم آب دریا، ۳۵ گرم نمک وجود دارد.۲. جریان محدود منجر به اختلاف ارتفاع سطح ثابت بین دو بخش شمالی و جنوبی دریاچه شد، به‌طوری‌که بخش جنوبی سطحی تا حدود یک متر بالاتر از بخش شمالی را حفظ کرد. این اختلاف ارتفاع، همراه با گرادیان شوری، جریانی دوجهته را از طریق دهانه‌های گذرگاه به حرکت درآورد: آب کم‌چگال‌تر و شورتر از جنوب با ارتفاع بالاتر به شمال جریان می‌یافت، در حالی‌که آب شورتر و چگال‌تر از شمال به جنوب در ژرفای بیشتر جریان یافت.۳. بازوی جنوبی دریاچه دچار لایه‌بندی چگالی شد؛ وضعیتی که در آن لایه‌ای از آب نمک چگال‌تر در پایین قرار دارد و از لایه بالایی آب کم‌چگال‌تر و شورتر جدا می‌شود. این لایه‌بندی، گردش و اختلاط داخلی را بیشتر مختل کرد، شورابه‌ها را به دام انداخت و به تشکیل بیشتر گازهای گلخانه‌ای مانند متان (CH₄) و دی‌اکسید کربن (CO₂) در رسوبات انجامید.در تلاش برای کاهش این عواقب ناخواسته، مطالعات، راه‌حل‌های مهندسی‌شده‌ای مانند اضافه کردن یک شکاف دوم به گذرگاه را پیشنهاد کرده‌اند. تحقیقات با استفاده از مدل‌های دینامیک سیالات نشان داده که پیکربندی گذرگاه به شکل دو دهانه، تبادل آب و نمک را به‌طور قابل‌توجهی بهبود می‌بخشد و نرخ جریان را از جنوب به شمال ۱۸۵ درصد و از شمال به جنوب ۱۷۶ درصد در مقایسه با حالت یک شکاف افزایش می‌دهد. البته چنین دهانه‌هایی فقط اثرات محلی دارند و نمی‌توانند رژیم‌های کلی هیدرودینامیکی و شوری دریاچه را اصلاح کنند. حتی برخی از محققان اظهار داشته‌اند که حتی حذف کل گذرگاه برای معکوس کردن آسیب هیدرودینامیکی کافی نخواهد بود.تقسیم فیزیکی دریاچه ارومیه توسط گذرگاه، به‌خودی‌خود باعث خشک شدن دریاچه نشد. در عوض، این امر اساساً سیستم دریاچه را تغییر داد و آن را به‌طور نامتناسبی در برابر سایر عوامل استرس‌زای مهم‌تر آسیب‌پذیر کرد. پیش از تکمیل این گذرگاه در سال ۱۳۸۷، کاهش جریان ورودی رودخانه منجر به کاهش نسبتاً یکنواخت سطح آب در کل دریاچه شد، و الگوهای گردش طبیعی برای حفظ تعادل پایدار شوری با احداث این گذرگاه به‌هم خورد. هنگامی‌که کاهش دبی رودخانه و مصرف آب کشاورزی تشدید شد، حوضه جنوبی که قبلاً با گذرگاه محدود شده بود، دیگر نمی‌توانست از حجم حوضه شمالی برای جبران کسری عظیم آب خود استفاده کند. این پویایی منجر به فروپاشی شتابان و نامتناسب نیمه جنوبی دریاچه شد، که سال‌ها قبل از بخش شمالی به یک دشت نمکی تبدیل شد. این زنجیره وقایع نشان می‌دهد که گذرگاه به‌عنوان یک تقویت‌کننده حیاتی عمل کرده و فاجعه تمام‌عیار را تسریع کرده است.*استاد پژوهشکده بین‌المللی زلزله‌شناسی۴۷۲۳۲

همچنین ببینید

معاون صدا: در ۱۴۰۱ محور زن قرار گرفت و مسئله‌ای دروغین به حاکمیت نسبت داده شد

معاون صدا: در ۱۴۰۱ محور زن قرار گرفت و مسئله‌ای دروغین به حاکمیت نسبت داده شد

علی بخشی‌زاده معاون صدا می‌گوید: «شبکه‌های اجتماعی وابسته به استعمارگران، امروز نقطه قوت انقلاب را نشانه گرفته‌اند. در سال ۱۴۰۱ کشور آبستن حوادثی بود که محور آن زن قرار گرفت و مسئله‌ای دروغین به حاکمیت نسبت داده شد. در حالی که خانواده همان فرد اعلام کرد حکومت نقشی در مرگ او نداشته است، دشمن همچنان آن را دستاویز قرار داد و کانون توجه خود را بر زنان گذاشت.»